خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

زیر باران باید رفت ...
دوست را زیر باران باید دید ...
عشق را زیر باران باید جست ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....

طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با موضوع «تاریخ نوشته :: باستان» ثبت شده است

۲۹اسفند

سکه: سکه را نماد امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) می دانند و آن را به نیت برکت و درآمد بالا در سفره قرار می دهند

سیب:نماد سلامتی به شمار می آید؛ نقل است که در ایران کهن هرگاه مردم به هم می رسیدند می گفتند چنان سیب باش؛ و مقصودشان از این جمله همانا آرزوی سلامتی و تندرستی برای طرف مقابل بوده است. سیب را میوه آگاهی و هوشیاری نیز نام نهاده اند .

۲۷اسفند


ماهی:از آن جا که در ایران باستان ،گاهشماری بر مبنای «ماه» بوده است؛ ماهی، نماینده ماه در مقیاس کوچک تر به حساب می آید . مقاله ای از آقای جعفر سپهری درباره پرورش ماهی در دوران کهن به چاپ رسیده که حاکی از آن است که به لحاظ اساطیری ،نخستین کسی که پرورش ماهی را انجام داده ،جمشید پیشدادی بوده است؛ بعد ها این دانش از ایران به چین راه پیدا می کند. از نظر ایشان ،ایرانیان از دیرباز با پرورش ماهی آشنایی داشته اند و به عنوان نماد زندگی در سفره هفت سین ،ماهی را برگزیده اند. البته ماهی می تواند تداعی کننده ایزدبانوی آب باشد. چه آنکه معمولا ماهی ها را در روز سیزده فروردین در آب ها و چشمه سار ها رها می کنند و بدین گونه از ایزدبانو های آب، تمنای باران فراوان در سال پیش روی می کنند.

۲۲اسفند

سبزه کاشتن در چند هفته به نوروز و آغاز سال انجام می گیرد و به تعداد اعضای خانواده در ظرف های کوچک و بزرگ این عمل را انجام می دهند البته در میان ایرانیان مرسوم است که سبزه ها به تعداد هفت یا دوازده باشند.

در کتاب محاسن و اضداد آمده است که در ایران کهن ،بیست و پنج روز پیش از نوروز در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا می شد و به ترتیب بر هر ستون ، تخمی کاشته می شد (گندم ،جو ،برنج ،باقلا ،کاجیره ،ارزن ،ذرت ،لوبیا ،نخود ،کنجد ،عدس و ماش) و در ششمین روز فروردین با سرود و شادی این سبزه ها را می کندند (با گذر زمان این مراسم در 13 فروردین انجام می گیرد) و به هر سویی پرتاب می کردند.

۲۱اسفند

بی‌گمان نوروز در تاجیکستان یکی از باشکوه‌ترین و شگفت‌انگیزترین جشن‌های آیینی خاورمیانه است؛ در این سرزمین هم‌زمان و در پیوند با جشن‌های پایان سال و نوروز، آیین‌های گوناگونی برگزار می‌شود که عبارتند از: «مراسم ماه حوت»، «مراسم گل‌گردانی»، «مراسم جفت براران»، «مراسم سومنک‌پزی» و «مراسم آتش‌افروزی» (چهارشنبه سوری).

ماه حوت (ماهی) در گاه‌شماری دهقانان ِگذشته‌ی تاجیک آخرین ماه سال بود و از آن‌جا که در این ماه، آب و هوا با شتاب دگرگون می‌شود، آن را به سه دوره بخش کرده‌ا‌ند: ۱۷ شبانه‌روز «حوت»، هفت شبانه‌روز «عجوز» و سه شبانه‌روز آن «نحس» نامیده می‌شد.

۲۰بهمن

ملکه پوران دخت پادشاه ایران و دختر خسرو پرویز ساسانی بود. خسرو پرویز جدا از شیرویه، دو دختر داشت. یکی را پوران دخت و دیگری آزرمی دخت نام بود. پوران دخت از آزرمی دخت بزرگ تر بود که پس از شیرویه به پادشاهی ایران رسید. این دو خواهر ،بسیار دانشمند و پارسا بودند. پس از آن که شیرویه افزونی از پسران خاندان ساسان را کشت تا کسی در این خاندان دشمن او نشود این دو خواهر به نزد او آمدند و به اندرزگویی برخاسته و به او چنین گفتند:

۱۵بهمن
مصریان:
پوشاک مصریان از تعدد چندانی برخوردار نبود و به دلیل آب و هوای گرم از کتان تهیه می شد. طبقات مرفه اجتماع از پارچه ململ شفاف بافته شده از الیاف بذرک استفاده می کردند که در جلگه های حاصلخیز نیل می روییدند.گرچه سفید بیش از همه مورد استفاده قرار می گرفت لیکن رنگ های متنوع روشن و تیره نیز کاربرد داشت. اولین و اساسی ترین لباس مردان «شنتی» یا لباس شیر نام داشت که از پارچه کتان تهیه می شد.شنتی دامنی بود که به شکل لنگ به دور کمر می بستند و کمربندی از چرم یا کنف آن را در جای خود نگاه می داشت. جلو شنتی مردان والا مقام دارای پیلیهای مایل چون اشعه خورشید بود که نمادی از «اوریوس» به شمار می رفت. از سال 1500 تا 332 ق.م قد این دامن بلند تر و با کتی از پارچه کتان شفاف همراه گردید.
۱۸دی
هفت، عدد محبوب منه.
چند وقت پیش به این فکر کردم چه خوبه سری به تاریخ این عدد و دلیل محبوبیتش بزنم.

از میان اعداد، عدد هفت از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده‌است. وجود برخی عوامل طبیعی مانند تعداد سیاره‌های مکشوف جهان باستان و همچنین رنگ‌های اصلی امثال آن مؤید رجحان و جنبه مابعد طبیعی آن گردید.
۱۵دی

برای اداره بی دردسر امپراطوری، پول رایجِ یکسان لازم و ضروری بود.مبادله کالا و خدمات به صورت پایاپای برای آبادی های کوچک کاربرد داشت، اما امپراطوری نیازمند نظام پولی مطمئن تری بود.به روایت هرودوت ،که کارکرد های امپراطوری هخامنشی مجذوبش کرده بود، داریوش نخستین شاه ایران بود که نوعی نظام پولی بر اساس سکه برپا کرد. این نظام، که بر پایه الگوی به کار رفته از سوی کروزوس پادشاه لیدی شکل گرفته بود ،نسبت به نظام ،آشفته تر ،ساده تر و بدوی تر معامله ی پایاپای پیشرفت شایان توجهی به حساب می آمد، چرا که سکه ارزش ثابتی داشت که همه آن را به رسمیت می شناختند در حالی که کالا ها و خدمات این چنین نبودند.

۱۵دی

ایرانیان کمانگیران را ستون فقرات سپاهشان می دانستند.تاریخ نگارانی که بسیاری از نبرد های بزرگ ایرانیان را روایت کرده اند، غالبا کمانگیران و هدف گیری دقیق و مرگبار ،سپاه ایران را ستوده اند. به روایت هرودوت در کتابش"جنگ های ایرانیان":

خشایارشا ادعا می کرد که« من یونان را با کمانگیرانم تسخیر خواهم کرد»

۱۴آذر

نینوا، پایتخت آشور باستان و یکی از باشکوه ترین شهر های دوران باستان ،در کرانه شرقی رودخانه دجله درست در محل فعلی شهر موصل در عراق واقع شده بود. تا کند و کاو آن از سوی سِر اوستین لایارد در قرن نوزدهم، کم تر کسی از وجود آن خبر داشت،چون به دست ماد ها و بابلی ها به شدت ویران شده بود.

خوشبختانه بر اثر تلاش های لایارد و دیگران، محل شهر باستانی نینوا مورد کند و کو قرار گرفت و شکوه و عظمت معماری آن آشکار گشت. دیواری مستطیل شکل تقریبا به طول پنج کیلومتر و عرض 2/4 کیلومتر شهر را در بر گرفته بود. شهر چنان بزرگ بود که امروزه آن را نخستین کلان شهر شناخته شده با جمعیتی در حدود پنجاه هزار نفر به حساب می آورند.

در دهه 1960، اداره آثار باستانی عراق محوطه کاخ سناخریب ،یکی از تنها دو کاخ آشوری بر جا مانده در جهان ،را با سقف پوشاند و به گردشگران اجازه بازدید از آن را داد. چهار اتاق مرمت شده ی مجموعه اقامتگاه سلطنتی حاوی بیش از یکصد تندیس و دیوار هایی است که با کاشی های لعابی رنگین به نحو زیبایی تزئین شده اند. کاخ، افزون بر اقامتگاه سلطنتی،دارای دو کتابخانه بود(که محتوای آن ها در موزه لوور در پاریس و موزه بریتانیا در لندن جا داده شده اند)

باستان شناسان،افزون بر سازه های معماری اصلی، نظیر دیوار ها کاخ ها و کتابخانه ها، که از خاک بیرون آورده شده اند، صد ها دست ساخته کوچکتر را یافته و بازسازی کرده اند که زندگی روزمره ی ساکنان شهر را در بیش از چهار هزار سال پیش آشکار می سازند. از همه مهم تر پیکره هایی نقش برجسته هستند که پوشش سنتی ، سبک آرایش مو ،پرستشگاه ها ،باغ های عمومی و حیوانات سرگردان در خیابان ها را نشان می دهند و تندیس های کوچکی که دارای اهمیت مذهبی اند.