خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

زیر باران باید رفت ...
دوست را زیر باران باید دید ...
عشق را زیر باران باید جست ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....

طبقه بندی موضوعی

ادبیات در دوره رنسانس«زبان بومی»

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۱۴ ب.ظ

آثار ادبی دوره ی رنسانس به اندازه میراث هنری غنی آن دوره ارزشمند است. رنسانس دوره ای بود که با دانته، شاعر ایتالیایی آغاز شد و با شکسپیر ،نمایشنامه نویس انگلیسی خاتمه یافت. در فاصله زمانی بین این دو نویسنده و شاعر، بسیاری از استادان تلاش کردند و شکل های تازه ای را در ادبیات تجربه کردند. داستان نویسی یکی از این شکل ها است.

زبان بومی

ادبیات دوره رنسانس نیز مثل هنر آن دوره تحت تاثیر انسانگرایی بود.این تاثیر هم به واسطه ایده های انسانگرایانه و هم تمرکز انسانگرایان بر اسطوره های کلاسیک و نوشته های باستانی بود که الهام بخش شکل های جدید شعر و نثر درباره موضوع های آشنا بودند.در عین حال یکی از مهم ترین پدیده های عصر رنسانس حاصل انسانگرایی نبود: این پدیده استفاده ی گسترده از زبان های ایتالیایی ،فرانسوی و انگلیسی به جای زبان لاتین در نوشتن کتاب ها و سرودن اشعار بود. اگرچه لاتین زبان بین المللی اروپا باقی ماند و تمام افرادی که تحصیلات دانشگاهی داشتند می توانستند به لاتین صحبت کنند و یا بنویسند، اما نویسندگان دوره رنسانس بیشتر به زبان مادری خودشان می نوشتند. این زبان های محلی یا منطقه ای را زبان بومی می نامیدند. انسانگرایان نسبت به ظهور زبان بومی احساسات مختلفی داشتند. بعضی گمان می کردند زبان لاتین ،تنها زبان مناسب برای ادبیات است. عده ای دیگر از قبیل پترارک استفاده از زبان بومی را راهی برای ترویج فضایل کلاسیک و دانش می دیدند و می دانستند که با استفاده از زبان بومی مخاطبان بیشتری خواهند داشت.

همچنین ظهور طبقه متوسط در اجتماع که افراد آن می توانستند به زبان خودشان بخوانند و بنویسند و غالبا سواد لاتین نداشتند، استفاده از زبان بومی را تشویق می کرد.

شاعران و دیگر نویسندگان عموما برای استفاده از زبان بومی اشتیاق داشتند، زیرا گمان می کردند زبان بومی به آثارشان زندگی ای می دهد که هیچ زبان باستانی ای قادر به آن نیست.

شاعر فرانسوی، یواخیم دوبلی  در سال 1549 در دفاع و طرح زبان فرانسه نوشته است:

من نمی توانم از اندیشه غریب بعضی اندیشمندان که فکر می کنند زبان مادری ما برای ادبیات بلااستفاده است ،شگفت زده نشوم... .زمانی خواهد رسید... که زبان ما...به اندازه کافی رشد کند و با زبان یونانی و رومی برابری کند و... هومر ها، ویرژیل ها و سیسرو هایی بیافریند.

شاعران و نویسندگان زیادی در عصر رنسانس ظهور کردند که از آن ها می توان به :

دانته،پترارک، بوکاچیو، چاوسر، رابله، سروانتس، لوپه ده وگا، کریستوفر مارلو و ویلیام شکسپیر اشاره کرد.


در پست های بعدی به نویسندگان رنسانس خواهم پرداخت.


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۲۹

نظرات  (۱)

سلام
خوبین؟!
سیسرو هایی یعنی چی؟
به نظر من تنهازبانی که میشه عواطف و احساساتو به نحو احسن بیان کرد همون زمان مادریه
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون
 مارکوس تولیوس سیسرو خطیب، سیاستمدار و نویسنده معروف رومی بود.سیسرو در آثار فلسفی خود، توجه‌اش را به «افلاطون»، «رواقیون» و «شکاکیون آکادمی» معطوف داشته و در سه بخش عمده فلسفه یونانی به بحث پرداخته‌ است.

کاملا موافقم ،زبان مادری بهترین زبانی است که می توان با آن احساسات را بیان کرد
موفق و پیروز باشید
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">