خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

زیر باران باید رفت ...
دوست را زیر باران باید دید ...
عشق را زیر باران باید جست ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....

طبقه بندی موضوعی

۱۰۵ مطلب با موضوع «تاریخ نوشته» ثبت شده است

۱۷مرداد

امروز می خواهم در این پست یک مطلب مقایسه ای قرار بدهم.مقایسه ای میان دو توصیه درباره ی نحوه ی تربیت فرزندان به والدین.

توصیه های زیر به والدین برگرفته از دوموستروی،نصیحت نامه ای در امور خانه،است که در مطالب خواندنی درباره تاریخ روسیه  اثر وارن والش تجدید چاپ شده و احتمالا نوشته مشاوران ایوان مخوف است که لئو واینر آن را ترجمه کرده است.

"پسرت را در جوانی اش تنبیه کن تا دوران سالخوردگی آرامی را به تو ببخشد و موجب آرامش روحت شود.در زدن پسرت سستی نشان مده،زیرا اگر تو او را با چوب بزنی نخواهد مرد بلکه برای سلامتی اش خوب است؛چر که تو جسمش را می زنی و رو حش را از مرگ نجات می دهی.اگر پسرت را دوست داری،پی در پی او را تنبیه کن،که این بعد ها می تواند موجب شادمانی ات شود.پسرت را در کودکی اش نکوهش کن،و در دوران بزرگسالی اش شادمان باش و در میان افراد دون صفت به او افتخار کن و بگذار دشمنانت به تو حسد برند.فرزندت را با بازدارندگی های بسیار تربیت کن تا از جانب او آرامش و نعمت فراوان به چنگ آوری.به او لبخند مزن و یا با او بازی مکن،چرا که،گرچه به هنگامی که او کودک است از اندوه تو خواهد کاست،اما آن گاه که بزرگ شد بر اندوهت خواهد افزود و موجب بر آشفتگی روحت خواهد شد.در جوانی اش به او هیچ اختیار مده،بلکه به هنگامی که در حال رشد است و با یکدندگی از اطاعت تو سر باز می زند،دندان هایش را بشکن،نکند که مایه ی آزار و پریشانی روح تو،خسارت خانه ات،نابودی دارایی ات،تحقیر از جانب همسایگانت، تمسخر از سوی دشمنانت و هزینه و نگرانی از جانب اولیای امور شود."

این توصیه نامه در دوران ایوان مخوف در روسیه نوشته شده و این درحالی است که پیامبر اسلام(ص)نیز توصیه های بسیاری درباره تربیت فرزندان به امت اسلام کرده اند.

پیامبر اسلام تربیت و گروه سنی کودکان را به سه قسم تقسیم کرده اند،ایشان می فرمایند:"فرزندان در هفت سال اول امیر و پادشاه تو هستند؛در هفت سال دوم بنده ی تو هستند و در هفت ساله ی سوم وزیر و مشاور تو هستند.

۱۷مرداد

دهقانان کاترین کبیر را بیش از اکثر تزار ها دوست داشتند.کاترین،برای آن که دل آن ها را به دست آورد،غالبا از قدرت بسیارش برای کمک به افراد استفاده می کرد.گزارش زیر،بر گرفته از کتاب وینسنت کرونین به نام کاترین،از مردی است که در دربار امپراطریس کاترین کبیر خدمت می کرد.

"روزی،صبح زود،کاترین در میثدان مقابل کاخ چشمش به پیرزنی افتاد که سعی می کرد یک مرغ را بگیرد؛پیرزن به دنبال مرغ می دد و از عدم موفقیتش خسته شده بود.کاترین به پیشخدمتش گفت :«دستور بدهید به این موجود بیچاره کمک کنند و بفهمند که موضوع چیست.»تحقیق به عمل آمد و گزارش شد که نوه پیرزن کمک آشپز دربار و مرغ مال دولت بوده که داشته به سرقت می رفته.کاترین گفت:«مقرر کنید که به پیرزن برای همیشه روزی یک مرغ داده شود البته نه یک مرغ زنده بلکه آماده برای طبخ،به این ترتیب ما آن مرد جوان را از ارتکاب به جرم باز خواهیم داشت و مادر بزگ این جوان را از این تلاش آسوده خواهیم کرد.»از آن پس پیرزن مرغی را که برایش مقرر شده بود دریافت می کرد"

محبوبیت کاترین در میان مردم روسیه سبب شده بود که مردم به او لقب «مادر کوچک»را بدهند.

۱۴مرداد

آن قدر شکست خوردم که راه شکشت دادن را آموختم.

از پیروزی تا سقوط تنها یک گام فاصله است.

اگر سراسر زمین یک کشور بود،استانبول پایتخت آن بود.

تسخیر یک کشور بزرگ از تسخیر قلب کوچک یک زن آسان تر است.

دنیا از آن کسانی است که تحرک و انرژی دارند.

دستی که گهواره را تکان می دهد دنیا را تکان می دهد.

مردم از ترس شکست می بازند.

تدبیر همیشه بر شمشیر غالب است.

کم دانستن و زیاد حرف زدن مانند کم داشتن و زیاد خرج کردن است.

نا امیدی اولین قدمی است که شخص به سوی گور بر می دارد.

در دنیا تنها باید از یک چیز ترسید و آن چیز همان ترس است.

اولین شرط پیروزی شهامت و بی باکی است.

درد ها و رنج ها ذهن انسان را قوی می سازد.

کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست می خورد.

یک روز زندگی پر غوغا و در شهرت و افتخار بهتر از صد سال گمنامی است.

فداکاری در راه وطن از تمام فضیلت ها برتر است.

حرفی رو بزن که بتونی بنویسیش،چیزی رو بنویس که بتونی امضا کنی و چیزی رو امضا کن که بتونی پاش بایستی.

پیروزی نصیب کسانی می شود که استقامت دارند.

همه کسانی که با تو می خندند دوست تو نیستند.

دانشمندان همچون شهاب هستند که جهان را با نورشان روشن می کنند اما خود در آسمان می سوزند.


۱۳مرداد
ناپلئون پس از فتح مصر برای مدتی در مصر اقامت کرد.
در آن هنگام بیشتر مردم مصر معتقد بودند که ناپلئون مسلمان شده است.او هم از این شایعه بدش نمی آمد و آن را تکذیب نمی نمود زیرا از آن اغراض سیاسی خود را تامین می کرد.
به گزارش نامه نیوز و به نقل از تبیان،متن زیر مقاله ای است تحت عنوان"عقیده ناپلئون درباره اسلام" که درباره نگاه ناپلئون بناپارت،امپراطور فرانسه نسبت به آیین های آسمانی به خصوص دین اسلام،در یکم آذر1327 در شماره 219 مجله آیین اسلام به چاپ رسیده است.متن زیر افزون بر اطلاعات تاریخی چند نکته ی مهم را در بر دارد که می تواند وضعیت سال های دهه 20 ایران را نشان دهد.
در این مقاله،نویسنده تلاش دارد که کار آمدی و مقبولیت اسلام را در پرتو تایید یکی از شخصیت های مطرح تاریخی اثبات کند.
ناپلئون بناپارت در باره ادیان الهی می گوید:"تمام ادیان خوب است ولی دین اسلام به عقل و مذاق بشر از همه نزدیک تر و قابل قبول تر است"این شخص که یکی از رجال تاریخی عالم است تا هنگامی که به امپراطوری نرسیده بود سبت به اسلام تمایل زیادی اظهار می داشت.ناپلئون یکی از فاتحین مصر است و پس از آن که این کشور را از امرا"ممالیک"گرفت،در حدود سه سال در آن جا بود و اساس بیداری مصر از اوست.ناپلئون می خواست امپراطوری عظیم اسلامی را زنده کند و دوباره مسلمین را زیر پرچم واحدی در آورد.تاریخ گذشه و عظمت اسلام او را خیره کرده بود و به قراری که تواریخ نقل می کنند،قبل از آن که مله خود را به مصر آغاز کند راجع به اسلام تحقیقاتی کرده و به قوانین آن آشنا شده و فریفته آن احکام گردیده و اثر این علاقه در موقع قانون گذاری او ظاهر شده است،زیرا در آن قوانین از احکام و شریعت اسلام استفاده های زیادی کرده است.
در مصر با علما ی مسلمین فوق العاده خوش رفتاری می کرد و مخصوصا با رئیس جامع ازهر مراوده داشت.در خطابه های خود همیشه می گفت ما مسلمانان(یعنی خود را نیز با سایرین مسلمان به حساب می آورد)در مراسلات و احکامی که صادر می کرد اغلب شهادتین را در صدر آن قرار می داد.در مجالس،در هنگام مباحثه و گفت و گو گاهی می گفت:"بر پیامبر درود بفرستید"با روحانیون درباره دین اسلام صحبت می کرد و خود را طرفدار آن قرار می داد تا جایی که این رفتار ها موجب ترویج این شایعه که ژنرال ناپلئون بناپارت مسلمان شده است،شد.آری در آن هنگام بیشتر مردم مصر معتقد بودند که ناپلئون مسلمان شده است.او هم از این شایعا بدش نمی آمد چرا که از آن اغراض سیاسی خود را تامین می کرد.
مورخین آن صر و عصر تالیه نیز تا حدی به این شایعات متمایل شده اند و دلایل و مدارکی را دال بر مسلمان شدن ناپلئون ارائه داده اند اما حقیقت این است که ناپلئون هرگز مسلمان نشده بود و در آن وقت که در مصر بود و هنوز خواب های شیرین امپراطوری فرانسه و تسلط بر اروپا را ندیده بود و آن خیالات در ذهنش رخنه نکرده بود، جنبه جاه طلبی او این خیال را برای او ایجاد کرده بود که شرق را تصاحب کند و امپراطوری پیر و فرتوت عثمانی را منقرض نماید و به جای آن امپراطوری عظیمی که تا سواحل خلیج فارس امتداد داشته باشد به وجود آورد و پایتخت آن را در قاهره قرار دهد و خودش با عنوان امپراطوری اسلام  بر اریکه حکم تکیه زند و به فتوحات خود ادامه دهد و هندوستان را از انگلیسی ها انتزاع نماید.
۰۱مرداد

این مدل ها توسط جرج استوارت ساخته شده و همگی بر اساس نقاشی ها و عکس های به جامانده از این اشخاص ساخته شده اند.

کاترین کبیر(امپراطریس کاترین دوم روسیه)

۱۷تیر
۲۲خرداد

ماد ها قومی ایرانی از تبار آریایی بودند که قسمت اصلی سرزمین آن ها شامل جنوب آذربایجان و قسمت های دیگری در زاگرس بود و پایتخت آن ها هگمتانه بود.اولین اطلاعات درباره آن ها به سالنامه های آشوری شلمسر سوم در سال 836 پیش از میلاد باز می گردد.

آن ها از سده ی هشتم پیش از میلاد تا ظهور سلسله هخامنشی بر فلات ایران و فراسوی  آن حکومت کردند.سکا ها به دست کیاکسار شکست خوردند.او با آشور به جنگ پرداخت و برای مقابله با آنان با بابل هم پیمان شد.پس از آن که آن ها آشور را شکست دادند،بخت انصر حاکم بابلی که با نواده کیاکسار ازدواج کرده بود از ترس حملات ماد ها به سرزمینش در مرز های شمالی سرزمین خود استحکامات نظامی فراوانی بر پا کرد.در نهایت ماد ها به وسیله هخامنشیان ازبین رفتند.

شش قوم تشکیل دهنده اتحاد ماد عبارتند از:بوسیان،ستروخاتیان،بودیان،آریزانتیان،مغها،و در آخر پارتاکانیان

در سال 728 پیش از میلاد،دیاکو نخستین پادشاه ماد،سلسله ماد را بنیان نهاد که نخستین شاهنشاهی آریایی تبار بود.

در سال 614 پیش از میلاد دولت ماد در حمایت از بابل  به آشور حمله کرد و حکومت آشور را منقرض کرد.پس از آن ماد ها سرزمین لیدیه را فتح کردند.

از بعد سیاسی مهم ترین عامل پیدایش اتحادیه ماد،سپس دولت و بالاخره تشکیل پادشاهی آنها را می توان در تجاوزگری آشوری ها به سرزمین آن ها دانست.ماد ها برای احراز آزادی ،مبارزه را آغاز کردند و نه تنها خود را از یوغ حملات آشور رهانیدند بلکه دولت آشور را نیز منقرض کردند.

از نظر فرهنگی دوران مادی را می توان  حاصل تکامل فرهنگی دانست که از هزاره سوم پیش از میلاد  در جای فلات ایران رشد کرده بود.خانواده مادی بر اساس پدر سالاری و چند همسری اداره می شد.و آن ها با طلا و مفرغ آشنا بودند.خانه های مردم به صورت یک طبقه با زوایای قایمه بود که ایوانی در مقابل خانه ها ایجاد شده بود.تا زمانی که ماد به آشور خراج می داد مهمترین خراجش شامل؛اسب های نژاد نسا می شد.ماد ها به اسب اهمیت زیادی می دادند.

محوطه های ماد ها:

۱۴فروردين
۱۰فروردين
۱۰فروردين