جشن های بازمانده از دوران باستان ایران،دو دسته اند:یکی جشن های دینی و دیگری جشن های ملی.برجسته ترین جشن های ملی،نوروز،مهرگان و سده اند.اما در اوستا از این جشن های ملی سخنی در میان نیست.در دوره ساسانیان،در متون میانه،از نوروز و مهرگان یاد می شود،اما از جشن سده سخنی نیست.جشن های دینی که در سنت کهن زردشتی در هر ماه،به هنگام یکی بودن نام روز و ماه برگزار می شد،از تقویم مصری تاثیر پذیرفته بودند.این تاثیر پذیری به دوره ی هخامنشیان می رسد؛زمانی که مصر یکی از ساتراپ های هخامنشی بود.
جشن نوروز
جشن نوروز و مهرگان،جشن های بسیار کهن فلات ایران اند.از هزاره ی سوم پیش از میلاد،در آسیای باختری دو جشن برگزار می شد:
-جشن آفرینش در اوایل پاییز
-جشن باززایی و ایزد نباتی در آغاز بهار
در سرزمین ایران نیز نوروز جشن بهاری و مهرگان جشن پاییزی بوده است.جشن نوروز،جشن عمومی سرزمین ایران،جشن پیروزی و فرمانروایی کامل جمشید،شاه نیک چهره و خوب رمه است.اگر چه نوروز،ریشه ای دینی و آیینی دارد،اما زردشتی نیست و در اوستا اشاره ای به این جشن به چشم نمی خورد.
در دوره ی هخامنشیان جشن نوروز در تخت جمشید برگزار می شد.«تخت جمشید مرکز آیینی و دینی در زمان هخامنشیان بود»در ادبیات میانه یا نوشته های مانوی و پهلوی،از نوروز بسیار سخن گفته می شود.
در سرزمین ما مردم چند روز پیش از نوروز،مردم به گورستان می رفتند و چراغ می بردند تا راه ارواح را روشن کنند.