تاریخ لباس"مصر ،بابل و ایران"
چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ
مصریان:
پوشاک مصریان از تعدد چندانی برخوردار نبود و به دلیل آب و هوای گرم از کتان تهیه می شد. طبقات مرفه اجتماع از پارچه ململ شفاف بافته شده از الیاف بذرک استفاده می کردند که در جلگه های حاصلخیز نیل می روییدند.گرچه سفید بیش از همه مورد استفاده قرار می گرفت لیکن رنگ های متنوع روشن و تیره نیز کاربرد داشت. اولین و اساسی ترین لباس مردان «شنتی» یا لباس شیر نام داشت که از پارچه کتان تهیه می شد.شنتی دامنی بود که به شکل لنگ به دور کمر می بستند و کمربندی از چرم یا کنف آن را در جای خود نگاه می داشت. جلو شنتی مردان والا مقام دارای پیلیهای مایل چون اشعه خورشید بود که نمادی از «اوریوس» به شمار می رفت. از سال 1500 تا 332 ق.م قد این دامن بلند تر و با کتی از پارچه کتان شفاف همراه گردید.
زنان پوشش چسبانی داشتند که تا مچ پا را می پوشاند و با یک بند که از سر یک شانه و یا دو بند که از سر هر دو شانه می گذشت ،آن را بر بدن نگاه می داشت.
در آغاز تنها کاهنان بودند که پاپوش سندل به پا می کردند، کف سندل را از چرم ،پاپیروس و گاهی چوب می ساختند که توسط چند بند به پا بسته می شد. مرد و زن مصری به استثنای مواقعی که سوگوار بودند به دلایلی مانند دستور های مذهبی ،تمیزی و گرما ،موی سر را می تراشیدند. ثروتمندان کلاه گیسی از پشم یا الیاف خرما بر سر می گذاشتند، در حالی که اقشار کم درآمد کلاه کوچک و بدون لبه ای از نمد داشتند.مصریان برای نگاهداری مو،نواری به دور سر می بستند و در پشت سر گره می زدند. زنان،اغلب گلهایی از نیلوفر آبی را بر موبند خود می افزودند.نیلوفر آبی نمادی از وفور نعمت بود،همان گونه که افعی ،نمایانگر قدرت سلطنتی و پرِ مقدس نمادی از حکومت به شمار می رفت.
زنان اطراف چشم های خود را به رنگ های سبز و سیاه در می آوردند و برای رنگ کردن انگشتان حنای نارنجی به کار می بردند. مردان ریش و سبیل خود را می تراشیدند اما فراعنه و بلند پایگان ریش مصنوعی می گذاشتند و آن را با بندی از طلا به کلاه یا موبندی که به زیر کلاه بود می بستند. مردان نیز چون زنان مصری از انواع زیور چون گوشواره ،گردنبند ،النگو ،مچ بند و ساق بند بهره می جستند. سنگ های عقیق و مرجان و لاجورد کنده کاری شده را نیز به زیور های خود نصب می کردند.
بابلیان و آشوریان:
گرچه تمدن بابل هم زمان با مصر آغاز گردید ولی هرگز نتوانست با آن برابری کند.ایلام، آشور و سوریه تحت فرمانروایی امپراطوری بابل بودند.آشوریها در سال 1250 ق.م بر امپراطوری بابل غلبه یافتند و طی قرن هشتم و هفتم ق.م به اوج فرهنگ خود که آمیخته ای از چند فرهنگ بود رسیدند.
پوشاک بابلیان و آشوریان دو تکه،شامل یک پیراهن راسته حاشیه دار در اندازه های کوتاه یا بلند ،به نام «کندیس» و یک شال حاشیه دار در ابعاد گوناگون بود. لباس مرد و زن مشابه و تنها شال زنان بزرگتر بود و آزاد اطراف بدن قرار می گرفت.آستین پیراهن تا سر آرنج بود.
لباس ها از پشم یا کتان تهیه می شدند و روی آن ها با زیبایی و مهارت، نقش هایی از گل سرخ برودری دوزی شده بود، این نوع برودری دوزی به هنر بابلی شهرت یافت. رنگ های سبز ،قرمز ، آبی و بنفش درخشان رواج داشت. کندیس بنفش با برودری دوزی زرین ویژه پادشاه بود. کلاه پادشاه از پشم مزین به سوزن دوزی و جواهر بودو گاهی در لبه بالای آن یک ردیف پرِ کوتاه نیز نصب می شد. رجال و مردان بلندپایه یک نیم تاج مرصع بر سر می گذاشتند. مردان ریش و موی مجعد داشتند که به آن ها گرد طلا می پاشیدند. کفش ها، سندل پاشنه دار بود و حلقه ای از چرم انگشت بزرگ پا را در بر می گرفت و با تسمه ای به مچ پا بسته می شد.سربازان چکمه های ساق بلند می پوشیدند.
اطلاعات دقیق درباره ی پوشاک زنان در دست نیست چرا که زندگی زنان در انزوا می گذشت و هیچ گاه تندیس و نقش برجسته ای با تصویر زنان ساخته نشده که به دست ما برسد.
ایران باستان:
کندیس از پشم ، کتان و ابریشم تهیه می شد ک ابریشم آن از مشرق زمین می آمد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلیهایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم، یا در پهلو ها ،چین می خورد و به شکل پیلیهایی منظم (شبیه به لباس مصریان) در می آمد.در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند.
تنها مردان بلندپایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند ،که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. این کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزیینهایی با رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس های گروه های اجتماعی پایین تر سرخ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد. بعد ها ردا هایی عرضه شد از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون. لیکن رنگهای قرمز ،زرد و آبی تیره از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند. بنفش ،آبی تیره و سفید رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای ویژه سوگواری بوده است.
در یک نقش تصویری از شاه نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر. بعد ها کندیس جای خود را به کتی داد که بر روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشا کت و شلوار استاندارد امروزی مردان است.
پوشاک با برودری دوزی های زیبا و پرکار تزیین می شد.تکه دوزی که توسط ایرانیان باستان ابداع گردید، جای سوزن دوزی را گرفت، این هنری بود که در دوران جنگهای صلیبی از ایران به اروپا رفت و در آن جا محبوبیت بسیاری یافت.
کفش را از چرم نرم،به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود بسته می شد.بعد ها تزیینهایی از مروارید و سنگهای گرانبها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد.دستکش، چوب دستی گرانبها و بادبزن با دسته ی بلند ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می گردید.
جواهر مورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین و مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگهای کمیاب ساخته می شد.زیور آلات به ویژه انگشتر مهر دار به نشانه ی اقتدار، مورد اسفاده بوده است.ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگاهداری عطر و لوازم آرایش داشتند .دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود گوشواره می آویختند.همچنین دختران و پسران در این سن موظف بودند، کمربند تبرک یافته ای به کمر ببندند .
کلاه های گوناگونی چون «تیارا»، «میتر»کلاه بی لبه از نمد سفید یا کلاه راه راه آبی و سفید بر سر می گذاردند.تیارا میتر که بعد ها در طول تاریخ تبدیل به دستار(عمامه) و کلاه های مخروطی شد، هر دو دارای منشا ایرانی هستند.
از زنان شمار اندکی تندیس بر جای مانده است .زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند. نقش برجسته ای که از سده ی پنجم پیش از میلاد در دست است ،یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان در ادوار بعد نیز چنین بوده است.
برگرفته از کتاب تاریخ لباس نوشته روت ترنرویل کاکس ترجمه شیرین بزرگمهر
پوشاک مصریان از تعدد چندانی برخوردار نبود و به دلیل آب و هوای گرم از کتان تهیه می شد. طبقات مرفه اجتماع از پارچه ململ شفاف بافته شده از الیاف بذرک استفاده می کردند که در جلگه های حاصلخیز نیل می روییدند.گرچه سفید بیش از همه مورد استفاده قرار می گرفت لیکن رنگ های متنوع روشن و تیره نیز کاربرد داشت. اولین و اساسی ترین لباس مردان «شنتی» یا لباس شیر نام داشت که از پارچه کتان تهیه می شد.شنتی دامنی بود که به شکل لنگ به دور کمر می بستند و کمربندی از چرم یا کنف آن را در جای خود نگاه می داشت. جلو شنتی مردان والا مقام دارای پیلیهای مایل چون اشعه خورشید بود که نمادی از «اوریوس» به شمار می رفت. از سال 1500 تا 332 ق.م قد این دامن بلند تر و با کتی از پارچه کتان شفاف همراه گردید.
زنان پوشش چسبانی داشتند که تا مچ پا را می پوشاند و با یک بند که از سر یک شانه و یا دو بند که از سر هر دو شانه می گذشت ،آن را بر بدن نگاه می داشت.
در آغاز تنها کاهنان بودند که پاپوش سندل به پا می کردند، کف سندل را از چرم ،پاپیروس و گاهی چوب می ساختند که توسط چند بند به پا بسته می شد. مرد و زن مصری به استثنای مواقعی که سوگوار بودند به دلایلی مانند دستور های مذهبی ،تمیزی و گرما ،موی سر را می تراشیدند. ثروتمندان کلاه گیسی از پشم یا الیاف خرما بر سر می گذاشتند، در حالی که اقشار کم درآمد کلاه کوچک و بدون لبه ای از نمد داشتند.مصریان برای نگاهداری مو،نواری به دور سر می بستند و در پشت سر گره می زدند. زنان،اغلب گلهایی از نیلوفر آبی را بر موبند خود می افزودند.نیلوفر آبی نمادی از وفور نعمت بود،همان گونه که افعی ،نمایانگر قدرت سلطنتی و پرِ مقدس نمادی از حکومت به شمار می رفت.
زنان اطراف چشم های خود را به رنگ های سبز و سیاه در می آوردند و برای رنگ کردن انگشتان حنای نارنجی به کار می بردند. مردان ریش و سبیل خود را می تراشیدند اما فراعنه و بلند پایگان ریش مصنوعی می گذاشتند و آن را با بندی از طلا به کلاه یا موبندی که به زیر کلاه بود می بستند. مردان نیز چون زنان مصری از انواع زیور چون گوشواره ،گردنبند ،النگو ،مچ بند و ساق بند بهره می جستند. سنگ های عقیق و مرجان و لاجورد کنده کاری شده را نیز به زیور های خود نصب می کردند.
بابلیان و آشوریان:
گرچه تمدن بابل هم زمان با مصر آغاز گردید ولی هرگز نتوانست با آن برابری کند.ایلام، آشور و سوریه تحت فرمانروایی امپراطوری بابل بودند.آشوریها در سال 1250 ق.م بر امپراطوری بابل غلبه یافتند و طی قرن هشتم و هفتم ق.م به اوج فرهنگ خود که آمیخته ای از چند فرهنگ بود رسیدند.
پوشاک بابلیان و آشوریان دو تکه،شامل یک پیراهن راسته حاشیه دار در اندازه های کوتاه یا بلند ،به نام «کندیس» و یک شال حاشیه دار در ابعاد گوناگون بود. لباس مرد و زن مشابه و تنها شال زنان بزرگتر بود و آزاد اطراف بدن قرار می گرفت.آستین پیراهن تا سر آرنج بود.
لباس ها از پشم یا کتان تهیه می شدند و روی آن ها با زیبایی و مهارت، نقش هایی از گل سرخ برودری دوزی شده بود، این نوع برودری دوزی به هنر بابلی شهرت یافت. رنگ های سبز ،قرمز ، آبی و بنفش درخشان رواج داشت. کندیس بنفش با برودری دوزی زرین ویژه پادشاه بود. کلاه پادشاه از پشم مزین به سوزن دوزی و جواهر بودو گاهی در لبه بالای آن یک ردیف پرِ کوتاه نیز نصب می شد. رجال و مردان بلندپایه یک نیم تاج مرصع بر سر می گذاشتند. مردان ریش و موی مجعد داشتند که به آن ها گرد طلا می پاشیدند. کفش ها، سندل پاشنه دار بود و حلقه ای از چرم انگشت بزرگ پا را در بر می گرفت و با تسمه ای به مچ پا بسته می شد.سربازان چکمه های ساق بلند می پوشیدند.
اطلاعات دقیق درباره ی پوشاک زنان در دست نیست چرا که زندگی زنان در انزوا می گذشت و هیچ گاه تندیس و نقش برجسته ای با تصویر زنان ساخته نشده که به دست ما برسد.
ایران باستان:
کندیس از پشم ، کتان و ابریشم تهیه می شد ک ابریشم آن از مشرق زمین می آمد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلیهایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم، یا در پهلو ها ،چین می خورد و به شکل پیلیهایی منظم (شبیه به لباس مصریان) در می آمد.در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند.
تنها مردان بلندپایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند ،که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. این کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزیینهایی با رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس های گروه های اجتماعی پایین تر سرخ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد. بعد ها ردا هایی عرضه شد از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون. لیکن رنگهای قرمز ،زرد و آبی تیره از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند. بنفش ،آبی تیره و سفید رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای ویژه سوگواری بوده است.
در یک نقش تصویری از شاه نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر. بعد ها کندیس جای خود را به کتی داد که بر روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشا کت و شلوار استاندارد امروزی مردان است.
پوشاک با برودری دوزی های زیبا و پرکار تزیین می شد.تکه دوزی که توسط ایرانیان باستان ابداع گردید، جای سوزن دوزی را گرفت، این هنری بود که در دوران جنگهای صلیبی از ایران به اروپا رفت و در آن جا محبوبیت بسیاری یافت.
کفش را از چرم نرم،به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود بسته می شد.بعد ها تزیینهایی از مروارید و سنگهای گرانبها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد.دستکش، چوب دستی گرانبها و بادبزن با دسته ی بلند ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می گردید.
جواهر مورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین و مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگهای کمیاب ساخته می شد.زیور آلات به ویژه انگشتر مهر دار به نشانه ی اقتدار، مورد اسفاده بوده است.ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگاهداری عطر و لوازم آرایش داشتند .دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود گوشواره می آویختند.همچنین دختران و پسران در این سن موظف بودند، کمربند تبرک یافته ای به کمر ببندند .
کلاه های گوناگونی چون «تیارا»، «میتر»کلاه بی لبه از نمد سفید یا کلاه راه راه آبی و سفید بر سر می گذاردند.تیارا میتر که بعد ها در طول تاریخ تبدیل به دستار(عمامه) و کلاه های مخروطی شد، هر دو دارای منشا ایرانی هستند.
از زنان شمار اندکی تندیس بر جای مانده است .زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند. نقش برجسته ای که از سده ی پنجم پیش از میلاد در دست است ،یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان در ادوار بعد نیز چنین بوده است.
برگرفته از کتاب تاریخ لباس نوشته روت ترنرویل کاکس ترجمه شیرین بزرگمهر
۹۳/۱۱/۱۵
سلام.خیلی خوب بود .درباره تاریخ لباس انگلیس هم پست بزارید.
ممنونم