معرفی کتاب" پطر کبیر"
شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۹ ب.ظ
این کتاب سرگذشت پطر کبیر امپراطور مقتدر روسیه است که در کنار شرح زندگی نامه پطر کبیر به توضیحاتی درباره وضعیت سیاسی روسیه قبل و بعد به سلطنت رسیدن پطر را نیز می دهد . همچنین به شرح زندگانی پادشاهان مقتدر هم عصر پطر از جمله لویی چهاردهم و شارل دوازدهم نیز می پردازد.
این کتاب بسیار ساده و روان نوشته و ترجمه شده و منبع خوبی برای شناخت شخصیت و زندگی پطر کبیر است.
این کتاب دو جلدی منبعی بسیار مناسب برای مطالعه و تحقیق پیرامون زندگی پطر کبیر و وضعیت روسیه در دوره اوست
نویسنده: رابرت ماسی
مترجم: ذبیح الله منصوری، منوچهر بیگدلی خمسه، خسرو کریمی
تنتشارات: نگارستان کتاب
تعداد صفحات:1311 صفحه
قیمت:55000 تومان
کمتر اتفاق می افتد کتابی را در یک موضوع را سه تن ترجمه کنند. اما«پطر کبیر» چنین سرنوشتی داشت. شاد روان ذبیح الله منصوری ترجمه این کتاب را آغاز کرد ، اما مقدر نبود آن را به پایان ببرد. روزگار امانش نداد و بیماری از پایش انداخت: پزشکان علت اصلی مرگ آن بزرگوار را علاوه بر کهولت، نارسایی و ناتوانی ریوی تشخیص دادند. نزدیک به یک سوم متن انگلیسی ترجمه شده بود که منصوری توان کار را از دست داد.آنگاه ارائه کار به آقای خسرو کریمی سپرده شد. او هم نزدیک به یک سوم دیگر کتاب را ترجمه کرده بود که بیمار شد و برای درمان رهسپار انگلستان گردید، دیو بیماری ناتوان و دردمندش کرد، آن چنان که از ادامه کار بازش داشت.این جا بود که «قرعه فال به نام من دیوانه زدند» و این ناتوان دنباله کار آن دو بزرگوار را گرفت.
از آن جایی که این کتاب سه مترجم دارد ،خواننده خواه یا ناخواه سه اسلوب نویسندگی می بیند. برای یک نواخت و یک دست ساختن بخش های سه گانه نکوشیدیم و بهتر دانستیم هر قسمت کتاب را به سبک و اسلوب مترجم آن قسمت حفظ کنیم تا اشتباهی پیش نیاید تا ارج و اجر هر کس در نزد خواننده ، جداگانه محفوظ بماند.
بخش هایی از نوشته ی استاد منوچهر بیگدلی خمسه در بهار 1366 در آغاز جلد اول کتاب
و اما قسمت کوتاهی از صفحه 601 کتاب
دانیل دوفو در سال 1724 درباره ی بزرگراه های کشورش نوشته است:« این فرومایگی زبان است که اسم این جاده ها را بزرگراه بنامیم.»
جاده های باریک ،پر دست انداز و پر چاله چوله، برای شکستن استخوانهای هر مسافری کافی بود و گرچه کالسکه های مسافری در غرب اروپا به راه افتاده بود و شهر های بزرگ و مشهور را بهم متصل می ساخت و مهمان سرا های خوبی چون گلدن بال در وین از مهمانان پذیرایی می کرد ،اما سفر زمینی بسیار مشکل و پر مخاطره بود. عبور از آلپ و سفر میان وین و ونیز در خلال زمستان فوق العاده مشکل بود و مسافران مجبور بودند تا بخشی از راه را روی برف ها پیاده طی کنند. اختلاف بین جاده های روسیه و اروپا ، علاوه بر ناهمواری ،ترس از طبیعت وحشی و سرزمین های وسیع بدون آب و آبادی میانه ی راه و بعد مسافت شهر ها از یک دیگر بود.
در اوایل آوریل 1718،فردریک وبر، کشیش اهل هانوور مقیم روسیه، از مسکو به طرف پطرزبورگ حرکت کرد. او در خاطرات خویش نوشته است:
«ما در طول راه باید از بیست رودخانه عبور می کردیم که نه پل داشتند و نه گذری برای عبور. برای خود شناور هایی ساختیم که بتوانیم عبور کنیم. به یاد دارم که مردم روستا های میان راه ، وقتی ما را بر روی شناور ها دیدند،پا به فرار گذاشتند و به جنگل پناه بردند. من در تمام طول حیات خویش هرگز چنین سفر مشکلی را ندیده بودم و تمام همسفر هایم نیز چنین،ادعا داشتند.»
همان طور که نوشتم این کتاب علاوه بر شرح سرگذشت پطر اطلاعات بسیار خوبی را درباره وضعیت روسیه به ما ارائه می دهد
:)
این کتاب بسیار ساده و روان نوشته و ترجمه شده و منبع خوبی برای شناخت شخصیت و زندگی پطر کبیر است.
این کتاب دو جلدی منبعی بسیار مناسب برای مطالعه و تحقیق پیرامون زندگی پطر کبیر و وضعیت روسیه در دوره اوست
نویسنده: رابرت ماسی
مترجم: ذبیح الله منصوری، منوچهر بیگدلی خمسه، خسرو کریمی
تنتشارات: نگارستان کتاب
تعداد صفحات:1311 صفحه
قیمت:55000 تومان
کمتر اتفاق می افتد کتابی را در یک موضوع را سه تن ترجمه کنند. اما«پطر کبیر» چنین سرنوشتی داشت. شاد روان ذبیح الله منصوری ترجمه این کتاب را آغاز کرد ، اما مقدر نبود آن را به پایان ببرد. روزگار امانش نداد و بیماری از پایش انداخت: پزشکان علت اصلی مرگ آن بزرگوار را علاوه بر کهولت، نارسایی و ناتوانی ریوی تشخیص دادند. نزدیک به یک سوم متن انگلیسی ترجمه شده بود که منصوری توان کار را از دست داد.آنگاه ارائه کار به آقای خسرو کریمی سپرده شد. او هم نزدیک به یک سوم دیگر کتاب را ترجمه کرده بود که بیمار شد و برای درمان رهسپار انگلستان گردید، دیو بیماری ناتوان و دردمندش کرد، آن چنان که از ادامه کار بازش داشت.این جا بود که «قرعه فال به نام من دیوانه زدند» و این ناتوان دنباله کار آن دو بزرگوار را گرفت.
از آن جایی که این کتاب سه مترجم دارد ،خواننده خواه یا ناخواه سه اسلوب نویسندگی می بیند. برای یک نواخت و یک دست ساختن بخش های سه گانه نکوشیدیم و بهتر دانستیم هر قسمت کتاب را به سبک و اسلوب مترجم آن قسمت حفظ کنیم تا اشتباهی پیش نیاید تا ارج و اجر هر کس در نزد خواننده ، جداگانه محفوظ بماند.
بخش هایی از نوشته ی استاد منوچهر بیگدلی خمسه در بهار 1366 در آغاز جلد اول کتاب
و اما قسمت کوتاهی از صفحه 601 کتاب
دانیل دوفو در سال 1724 درباره ی بزرگراه های کشورش نوشته است:« این فرومایگی زبان است که اسم این جاده ها را بزرگراه بنامیم.»
جاده های باریک ،پر دست انداز و پر چاله چوله، برای شکستن استخوانهای هر مسافری کافی بود و گرچه کالسکه های مسافری در غرب اروپا به راه افتاده بود و شهر های بزرگ و مشهور را بهم متصل می ساخت و مهمان سرا های خوبی چون گلدن بال در وین از مهمانان پذیرایی می کرد ،اما سفر زمینی بسیار مشکل و پر مخاطره بود. عبور از آلپ و سفر میان وین و ونیز در خلال زمستان فوق العاده مشکل بود و مسافران مجبور بودند تا بخشی از راه را روی برف ها پیاده طی کنند. اختلاف بین جاده های روسیه و اروپا ، علاوه بر ناهمواری ،ترس از طبیعت وحشی و سرزمین های وسیع بدون آب و آبادی میانه ی راه و بعد مسافت شهر ها از یک دیگر بود.
در اوایل آوریل 1718،فردریک وبر، کشیش اهل هانوور مقیم روسیه، از مسکو به طرف پطرزبورگ حرکت کرد. او در خاطرات خویش نوشته است:
«ما در طول راه باید از بیست رودخانه عبور می کردیم که نه پل داشتند و نه گذری برای عبور. برای خود شناور هایی ساختیم که بتوانیم عبور کنیم. به یاد دارم که مردم روستا های میان راه ، وقتی ما را بر روی شناور ها دیدند،پا به فرار گذاشتند و به جنگل پناه بردند. من در تمام طول حیات خویش هرگز چنین سفر مشکلی را ندیده بودم و تمام همسفر هایم نیز چنین،ادعا داشتند.»
همان طور که نوشتم این کتاب علاوه بر شرح سرگذشت پطر اطلاعات بسیار خوبی را درباره وضعیت روسیه به ما ارائه می دهد
:)
۹۳/۰۷/۰۵