حقوق الهی پادشاهان

در سال1774 لویی آگوست با عنوان لویی شانزدهم به سلطنت رسید.او یکی از اعضای دودمان دیرپای پادشاهان بوربون بود و عقیده داشت به ارث بردن سلطنت یک حق خدادادی برای اوست.این عقیده حق الهی پادشاهان نامیده می شد،عقیده ای که بسیاری از مردم اروپایی و پادشاهانشان به  آن باور داشتند.بنابر این عقیده، پادشاهان حق فرمانروایی خود را نه از خواست مردم بلکه مستقیما از خدا دریافت می کردند.از آن جا که خدا پادشاه را بر می گزید، شاه تنها می بایست به خدا پاسخگو باشد،نه به مردم-عقیده ای که سبب سو استفاده بسیاری می شد.

تعبیر حق الهی پادشاهان در فرانسه در دوره جد لویی ،لویی چهاردهم،به اوج خود رسیده بود.لویی چهاردهم معروف به پادشاه بزرگ یا پادشاه آفتاب،72 سال،تا سال1715،فرمانروایی کرده بود. او پادشاه خودکامه ای بود که عقیده داشت او و تنها او صاحب اختیار حکومت است. لویی چهاردهم اعلام کرده بود:"من حکومت هستم"

مشخصه فرمانروایی او استبداد،ولخرجی های گزاف ،جنگ های پر هزینه و گرفتن مالیات از طبقه فرودست بود «لویی چهاردهم قدرتمندترین پادشاه سلسله بوربون بود»

در دوره او ،دادگاه ها به جای اجرای عدالت به ابزار ستمگری تبدیل شدند.قضات که همگی از اشراف بودند،به نفع هر یک از طرفین که رشوه بیشتری پرداخت می کرد رای می داد و بیشتر اوقات طبقه فرودست بدون هیچ دلیل و مدرک مهمی ،مجرم شناخته می شدند.

جانشین لویی چهاردهم،لویی پانزدهم بود.این پادشاه ضعیف النفس و عاشق لذت جویی بود. معشوقه ها و دوستانش بی شرمانه خزانه دولت را غارت کرده بودند.لویی پانزدهم به خاطر ولخرجی هایش و به خاطر جنگ های پر هزینه و مصیبت بارش،از جمله "جنگ هفت ساله"که در آن فرانسه مستعمرات خود را در کانادا و هندوستان به بریتانیای کبیر واگذار کرد،نفرت مردم را بر انگیخت.لویی پانزدهم متوجه بود که دارد کشورش را به بحران مالی می کشاند، اما اهمیت چندانی نمی داد .با خودخواهی اظهار می داشت:"پس از من بگذلر طوفان نوح بیاید"

و اما لویی شانزدهم

لویی شانزدهم مردی نیک نفس اما ضعیف بود.لویی تحت نفوذ همسرش ماری آنتوانت بود.

ملکه ماری آنتوانت زنی بود که در طول زندگی خود بیش از دو بار با مردم عادی صحبت نکرد و هنگامی که مردم به خاطر خشکسالی و گرسنگی شورش کردند،ماری از ندیمش پرسید که مردم چرا شورش کرده اند؟ ندیمه پاسخ داد به خاطر این که گرسنه اند و نانی برای خوردن ندارند.پاسخ جالب ماری این بود که به جای نان کیک بخورند.ملکه ماری به قدری در برخی از امور ناآگاه بود که نمی دانست وقتی آرد نباشد نه کیک هست و نه نان

خشکسالی و گرسنگی مردم،ولخرجی های ماری آنتوانت، حق الهی پادشاهی و انتشار منشور حقوق بشر اولین جرقه های آتش انقلاب را بر افروخت.انقلابی که هزاران سر را به زیر گیوتین برد.برای مطالعه بیشتر سرگذشت این پادشاهان به بخش فرانسه مراجعه فرمایید

یورش به زندان باستیل در سال1789

منشور حقوق بشر در فرانسه