خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

دریچه ای به سوی تاریخ

خودم و خودش

زیر باران باید رفت ...
دوست را زیر باران باید دید ...
عشق را زیر باران باید جست ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است ...
هر کجا هستم باشم ...
آسمان مال من است ...
حنجره فکر هوا عشق زمین "مال من است....

طبقه بندی موضوعی

۶۷ مطلب با موضوع «تاریخ نوشته :: معاصر» ثبت شده است

۱۳مرداد
ناپلئون پس از فتح مصر برای مدتی در مصر اقامت کرد.
در آن هنگام بیشتر مردم مصر معتقد بودند که ناپلئون مسلمان شده است.او هم از این شایعه بدش نمی آمد و آن را تکذیب نمی نمود زیرا از آن اغراض سیاسی خود را تامین می کرد.
به گزارش نامه نیوز و به نقل از تبیان،متن زیر مقاله ای است تحت عنوان"عقیده ناپلئون درباره اسلام" که درباره نگاه ناپلئون بناپارت،امپراطور فرانسه نسبت به آیین های آسمانی به خصوص دین اسلام،در یکم آذر1327 در شماره 219 مجله آیین اسلام به چاپ رسیده است.متن زیر افزون بر اطلاعات تاریخی چند نکته ی مهم را در بر دارد که می تواند وضعیت سال های دهه 20 ایران را نشان دهد.
در این مقاله،نویسنده تلاش دارد که کار آمدی و مقبولیت اسلام را در پرتو تایید یکی از شخصیت های مطرح تاریخی اثبات کند.
ناپلئون بناپارت در باره ادیان الهی می گوید:"تمام ادیان خوب است ولی دین اسلام به عقل و مذاق بشر از همه نزدیک تر و قابل قبول تر است"این شخص که یکی از رجال تاریخی عالم است تا هنگامی که به امپراطوری نرسیده بود سبت به اسلام تمایل زیادی اظهار می داشت.ناپلئون یکی از فاتحین مصر است و پس از آن که این کشور را از امرا"ممالیک"گرفت،در حدود سه سال در آن جا بود و اساس بیداری مصر از اوست.ناپلئون می خواست امپراطوری عظیم اسلامی را زنده کند و دوباره مسلمین را زیر پرچم واحدی در آورد.تاریخ گذشه و عظمت اسلام او را خیره کرده بود و به قراری که تواریخ نقل می کنند،قبل از آن که مله خود را به مصر آغاز کند راجع به اسلام تحقیقاتی کرده و به قوانین آن آشنا شده و فریفته آن احکام گردیده و اثر این علاقه در موقع قانون گذاری او ظاهر شده است،زیرا در آن قوانین از احکام و شریعت اسلام استفاده های زیادی کرده است.
در مصر با علما ی مسلمین فوق العاده خوش رفتاری می کرد و مخصوصا با رئیس جامع ازهر مراوده داشت.در خطابه های خود همیشه می گفت ما مسلمانان(یعنی خود را نیز با سایرین مسلمان به حساب می آورد)در مراسلات و احکامی که صادر می کرد اغلب شهادتین را در صدر آن قرار می داد.در مجالس،در هنگام مباحثه و گفت و گو گاهی می گفت:"بر پیامبر درود بفرستید"با روحانیون درباره دین اسلام صحبت می کرد و خود را طرفدار آن قرار می داد تا جایی که این رفتار ها موجب ترویج این شایعه که ژنرال ناپلئون بناپارت مسلمان شده است،شد.آری در آن هنگام بیشتر مردم مصر معتقد بودند که ناپلئون مسلمان شده است.او هم از این شایعا بدش نمی آمد چرا که از آن اغراض سیاسی خود را تامین می کرد.
مورخین آن صر و عصر تالیه نیز تا حدی به این شایعات متمایل شده اند و دلایل و مدارکی را دال بر مسلمان شدن ناپلئون ارائه داده اند اما حقیقت این است که ناپلئون هرگز مسلمان نشده بود و در آن وقت که در مصر بود و هنوز خواب های شیرین امپراطوری فرانسه و تسلط بر اروپا را ندیده بود و آن خیالات در ذهنش رخنه نکرده بود، جنبه جاه طلبی او این خیال را برای او ایجاد کرده بود که شرق را تصاحب کند و امپراطوری پیر و فرتوت عثمانی را منقرض نماید و به جای آن امپراطوری عظیمی که تا سواحل خلیج فارس امتداد داشته باشد به وجود آورد و پایتخت آن را در قاهره قرار دهد و خودش با عنوان امپراطوری اسلام  بر اریکه حکم تکیه زند و به فتوحات خود ادامه دهد و هندوستان را از انگلیسی ها انتزاع نماید.
۰۱مرداد

این مدل ها توسط جرج استوارت ساخته شده و همگی بر اساس نقاشی ها و عکس های به جامانده از این اشخاص ساخته شده اند.

کاترین کبیر(امپراطریس کاترین دوم روسیه)

۱۷تیر
۱۴فروردين
۱۰فروردين
۱۰فروردين
۲۷دی

شاه عباس از وزیر خود پرسید:امسال وضعیت اقتصادی مردم چگونه است

وزیر گفت:الحمدالله به گونه ای است که تمام پینه دوزان توانستند به زیارت کعبه روند

شاه عباس گفت:نادان،اگر اوضاع مالی مردم خوب بود می بایست کفاشان به مکه می رفتند نه پینه دوزان،چون مردم نمی توانند کفش بخرند به ناچار به تعمیرش می پردازند،اطلاعات کسب کن و علت را بیاب تا بتوانیم ان را اصلاح کنیم